مرد جذاب من (p3)

22:01 1402/06/02 - TESSA

سلام خوبید؟

ببخشید خییییلی وقته نبودم ولی حالا اومدم

خب برید ادامه

مثل اینکه ادرین هم از دیدن کلویی خیلی خوش حال شده بود تا اینکه در جواب به یکی از حرف های کلویی گفت
A: 😊منم از دیدن دوست بچه گیام خوش حالم
که با این حرفش خیلی تعجب کردم تا اینکه استاد وارد کلاس شد و در حین صحبت های استاد داشتم به ادرین نگاه می کردم...
تا ایکه استاد گفت برای پروژه هفته آینده تون باید یه گروه دو نفره تشکیل بدین و همه ی بچه ها شروع کردن به اعتراض که دانشگاه تازه شروع...
بچه ها با استاد در حال بحث کردن بودن که زنگ خورد 🗿✨
ادرین هنوز سر کلاس بود و دیدم که بر گشت سمت نینو و شروع کردن صحبت کردن با نینو...
A: سلام😅من ادرین اگرست هستم و شما...؟
N: منم نینو هستم نینو لحیف
A: از آشنایی باهات خوش حالم نینو
N: منم همین طور...می گم اگه دوست داری باهام این زنگ رو بیا بیرون باید با چند نفر آشنات کنم
A:🤗البته
که بعدش ادرین با نینو رفت بیرون...منم با الیا رفتم.
توی حیاط دانشگاه داشتم فقط به ادرین نگاه می کردم که یه لحظه نگام کرد و سریع نگام رو ازش دزدیدم که وقتی دوباره بهش نگاه کردم دیگه نگام نمی کرد. یه نفس عمیق کشیدم و دوباره بهش نگاه کردم تا اینکه کیم یه بطری اب رو ریخت رو ادرین و ادرین کل لباس هاش خیس شد.

خب خداحافظ