مرد جذاب من (p2)

17:20 1402/04/24 - TESSA

سلام بفرمایید ادامه

تا اینکه بلاخره آدرین رو دم در دانشگاه دیدم…واییییی باورم نمی شد که داشتم اونم از نزدیک می دیدم😍روم رو به یه سمت دیگه چرخوندم و داشتم برا خودم رویا پردازی می کردم و دست از فکر کردن بر داشتم و چرخیدم به سمت در دانشگاه تا دوباره ادرین رو ببینم ولی اینبار اون از من فاصله نداشت…مثل اینکه حواسش بهم نبود و محکم شونه اش به شونه هام خورد… .واییییی قرمز شدم از شدت خجالت که ادرین خیلی سریع معذرت خواهی کرد و رفت.
وای خدای من اون با من حرف زد ولی من همون جوری سر جام خشکم زده بود تا اینکه الیا صدام کرد.
AL: مرینت مرینت حواست کجاست؟ ادرین رو دیدی؟
M:...آ...آ...آره...دی...دیدمش
AL:خوبه…برنامه کلاسیت رو گرفتی؟ مرینت…چرا جواب نمیدی؟
M:ها...چی میگی؟
تا اینکه زنگ خورد و رفتیم تو کلاس هامون و وقتی وارد کلاس شدم ادرین هم اونجا اولین میز کنار نینو نشسته بود. از فرصت استفاده کردم و رفتم میز پشتی ادرین با الیا نشستم.
بچه ها یکی یکی وارد کلاس میشدن و در همون حین کلویی رو دیدم که با سابرینای بدبخت که عین کلفتش می مونه وارد کلاس شدن. از اول هم از کلویی خوشم نمی اومد.
چشمم روی کلویی بود که دیدم نزدیک ادرین شد و دستاش رو دور گردن ادرین حلقه کرد و شروع کرد به صحبت کردن با ادرین…